هئیت موسویه تهران
یکی از القاب حضرت زینب (س) عقیلةالعرب یا عقیله بنی هاشم است و بنابر قول بعضی از ادبای عرب، «ة» عقیلةالعرب تای تأنیث است اما اگر به شکل دقیقتر بررسی شود، تای مبالغه است نه تای تأنیث؛ بنابراین عقیل یک فرد خردمند است و عقیلةالعرب بانویی است که منسوب به بنی هاشم و از طرفی بسیار خردمند است. حضرت زینب(س) در عین اینکه دارای ابعاد شخصیتی متعدد و والایی بودند، از عقل و خردمندی بسیار بالایی نیز برخوردار بودند و به این خاطر است که ایشان را عقیلةالعرب و یا عقیله بنی هاشم مینامند. عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد. بر اساس بعضی از روایات، زینب(س) دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که میخواستند مسائل دین را بیاموزند، در آن مجلس حاضر میشده و کسب دانش میکردهاند.(1) صفات برجستهای در زینب(س) جمع بوده که هیچ یک از زنان عصر او آنها را دارا نبوده اند، لذاست که به عقیلة العرب و عقیله بنیهاشم (بانوی خردمند بنیهاشم) معروف گردید. لذا وقتی ابن عباس ـ صحابی پیامبر اکرم(ص) ـ میخواهد از او روایتی نقل کند، چنین میگوید: «بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت ...»(3) شهرت زینب(س) بدین لقب تا حدی بود که وقتی میگفتند «بانوی خردمند»، همه میفهمیدند منظور زینب(س) است. فرزندان او نیز به چنین لقبی افتخار میکردند و به «زادگان بانوی خردمند» شناخته شده بودند. پی نوشت ها: 1_(ریاحین الشریعة، حجت السلام ذبیح الله محلاتی، جلد3، صفحه 75 - خصائص زینبیه، حجت الاسلام سید نورالدین جزایری، صفحه 27) 2_(احتجاج طبرسی، جلد 2، صفحه 305- بحار الانوار، جلد 45، صفحه 164) این دستورات مربوط به سال 1357 هجری قمری یعنی 9 سال قبل از رحلت آیتالله قاضی به سال 1366ق است که در آن، ضمن وصیتی به شاگردان خود، اهمیت این سه ماه ارجمند را متذکر شدهاند. در مطلب حاضر ابتدا سخنان مرحوم علامه طهرانی و سپس متن وصیت مرحوم قاضی به شاگردان خود آمده است وما آن را به نقل از ایکنا تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم. سلام و صلوات بفرست به اصل قرآن و فصل آن، که مراد از فصل قرآن پیامبر اکرم(ص) و اولاد طاهرین او هستند؛ در برابر آنها عبد بدون اراده و تسلیم باش و با روح و جسم سالم در برابر آنها بدون چون و چرا باش و از آنها اطاعت کن و محبّت آنها را در دل داشته باش؛ چنانکه خداوند آنها را برای محبت خود قرار داده! خدا در این ماهها خیلی به انسان نزدیک است، باید مراعات آن را بکند، همانند حَرَم و زمینهائی که قرقگاه است و انسان وقتی وارد آنها میشود به کعبه و آن امام نزدیک است و زیارت میکند؛ چقدر نعمتهای خداوند بر ما بزرگ است و او هرگونه نعمتی را بر ما تام و تمام کرده! مرحوم حاج شیخ ملاسلطان علی تبریزی که ازجمله عابدان و زاهدان بود در عالم رؤیا خدمت امام زمان(عج) رسید و عرض کرد: آیا اینکه فرمودید: «فلاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما»صحیح است؟ فرمود: آری، صحیح است. _ فرمودند: مصیبت اسیری زینب(س).(1) توسل به حضرت زینب(س) در تعجیل در فرج توجه امام زمان به زائران عمه شان حضرت زینب (س) پی نوشت ها: 1_(العبقری الحسان، ج 1، ص 98.) 2_(شیفتگان حضرت مهدی، ج1، ص251) 3_(کتاب دلشدگان)
تنبَّه! متوجّه باش! آگاه باش! که شهرهای حُرُم داخل شد که اولین آنها رجب است. بیدار شو، برای آنکه توشه خوبی برای خود برداری! شبهای این ماه را بیدار باش و روزهای آن را روزه بگیر، به جهت شکر خداوند که به تو روزی کرده و مخواب مگر به مقدار معتنابهی و کم! و چه بسیار عاشقان دلسوختهای که شب را نمیخوابند. نماز شب را به نحو بیدار و خواب به جای آور؛ یعنی چند رکعتی نماز بخوان و کمی بخواب و سپس بیدار شو!
کتاب حق، قرآن را تلاوت کن؛ ولی تندتند نه، آرامآرام بخوان و با بهترین صوتی که داری! چه، قرآن کتاب وحی است و نور قرآن، ظلمتها را تبدیل به نور میکند و میدرخشاند.
پس تو بهرهای نبردهای، بلکه هیچکس به مانند قرآن بهره نبرده و هرکس غیر از این را که من میگویم، گفته است، خطا کرده و اشتباه فکر میکند.
کسی که در غیر حب آنها خود را در ذمه خداوند رحمان درآورد، به درستی که گمراه شده و در انکار او نعمتهای خداوند از دستش رفته است و اگر خدا را در غیر محبت آنها قرار دهی گم میشوی؛ پس حب آنها حب خداست و به حب خدا پناه ببر! و ایشان عروه وثقی هستند و دستاویز محکم؛ پس چنگ خود را محکم بگیر و به این دستاویز چنگ بزن!
پناه ببر به خدا درباره قرآن که قول خداست؛ درباره قرآن بازی نکن! با اهمیت و احترام قرآن را بخوان و قرآن را از روی لهو و لعب نگاه مکن، چنانکه قرآن را عمل کنی به واسطه دقت در آن، به بالاترین قله از قلل حق و ایمان و مجد و شرف نائل میگردی. در هر حال بر تو باد به ذکر خدا و مبادا در خواندن قرآن کوتاهی کنی! مگو چگونه میشود و نگو به چه کیفیتی بخوانم! تشکیک در این مسائل نکن!
در این ماهها قرآن را تلاوت کن و ملتزم و معتصم به خدا بشو! کسی که اعتصام به خدا پیدا کند، خدا هم خود را به او نشان میدهد اگر گفتی «ربیّ الله؛ پروردگار من خداست»، ای رفیق استقامت کن و دست از این حرف بر مدار! این ماهها قرقگاه خداوند است، پس داخل در این قرقگاه شو! خداوند فرموده: «وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛ و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایتشده است»(آل عمران/101) و باز فرموده: «وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ»(شوری/42) و باز فرموده:«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ؛ آن کسانی که گفتند خداوند پروردگار ماست و سپس به این قول خود استقامت کردند، ملائکه آسمان بر آنها فرود میآیند»(فصلت/30).
انتبهوا إخوانی الأعاظم وفقکم الله لطاعته و قد دخل أشهر الحُرُم؛ یعنی متوجه باش که ما داخل در قرقگاه شدهایم و این ماهها برای کسانی که وارد میشوند خصوصیتی دارد، مثل زمینهایی که حُرُم حساب شده و دارای شرایطی است و باید از محرمات اجتناب نمود؛ در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است و انسان باید از خیلی چیزها اجتناب کند.
اولین چیزی که بر ما واجب است، توبه است، با شروط لازم و نمازهایی که در توبه وارد شده که مقصود همان دستور توبهای است که حضرت رسول(ص) در ماه ذوالقعده دستور دادند، با همان کیفیت که در کتب ادعیه آمده و در اعمال ماه ذوالقعده و در کتاب «مفاتیح» هم موجود است؛ البته حالا چون ماه ذوالقعده نیست در روز یکشنبه قبل از اول ماه یا شب جمعه و یا روز جمعه که میآید، توبه کنید.
پرهیز کنید از کبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شوید به مراقبه، هم صغری و کبری! که مراقبه صغری نگاه داشتن خود است از مکروهات و خلاف «ما لایرضی الله به» و مراقبه کبری نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نمیپسندد، که یک لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نکند و در همه لحظات خدا را حاضر ببیند.
علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشید و نفس را معاقبه کنید و بعد جریمه کنید!...«ثمّ اقبلوا بقلوبکم؛ پس با دلهای خود اقرار کنید به خدا» و مرضهای گناه را معالجه کنید و با استغفار، بزرگی گناه خویش را کاهش دهید؛ چراکه استغفار،بزرگی گناه را از بین میبرد.
دستورالعمل مرحوم آیتالله قاضی به شاگردان خود درباره ورود ماههای رجب، شعبان و رمضان
مرحوم قاضی میفرمودند: انسان باید به خدا پناه ببرد و خداوند خیلی کمککننده و خیر المعین و پسندیده و اختیار کننده است؛ اما دستورالعمل این سه ماه:
1. علیکم بالفرائض فی أحسن أوقاتها! دستورالعمل آن است که نمازهای واجب را در بهترین اوقات خودش انجام دهید همراه نوافل آن! (که مجموعاً پنجاه و یک رکعت میشود، اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت) و اگر شواغل دنیا شما را منع کردند، صلاه أوابین را که همان نماز ظهر است، ترک نکنید، چون خیلی اهمّیّت دارد! خصوص نماز ظهر خیلی اهمیت دارد و آن به واسطه وقت آن و خصوصیت و موقعیت آن در بین اوقات دیگر است! و «صلاه وسطی» را که در قرآن آمده، تفسیر به نماز ظهر کردهاند، و «صلاه اوابین» یعنی آنها که خیلی توجه به پروردگار دارند، یعنی رجوعکنندگان به خدا؛ زیرا رجوعکنندگان به خدا به آن تمسک میکنند.
2. نوافل شب را هیچ چارهای نیست، مگر آنکه آنها را به جا آورید، نه خیال کنید نماز شب ساقط است و آن سد سکندری است که هیچ شکسته نمیشود! عجب از کسانی که قصد دارند، دنبال کنند مرتبهای از کمال را در حالیکه شبها قیام نمیکنند؛ ما نشنیدهایم کسی به مرتبهای از کمال برسد، مگر به قیام شب و نماز شب.
3. علیکم بقرئه القرآن! بر شما باد به قرائت قرآن کریم با صوت حزین و باآهنگ و غنا! یعنی با صدای خوش بخوان که تو را تکان دهد و در روایات داریم که قرآن را با تغنّی بخوانید. امام زینالعابدین تغنّی به قرآن میکردند، این تغنی در قرآن برای انسان بسیار مفید است. به طور کلی غنای صوتی حرام است و این اصلاً در تحت غنای حرام نیست؛ زیرا غنای حرام آن است که انسان را به سوی لهو و لعب بکشاند.
4. بر شما باد به أوراد معتاده که معروف است و هر کدام از شما که ورد خاصی دارد که باید بجا آورد؛ و سجده یونسیه را از پانصد تا هزار بهجا آورید؛ یعنی تا هزار هم میتوان بهجا آورد، بسیار هم خوب است.
5. بر تو باد زیارت مشهد أعظم در هر روز! (که منظور از مشهد أعظم أمیرالمؤمنین(ع) است، چون مرحوم قاضی در نجف بودهاند) و زیارت مساجد معظمه! (که منظور کوفه و سهله است) و در بقیه مساجد عبادت خود را بهجا آورید! چون مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب؛ همانطوری که حیات ماهی به آب است، حیات مؤمن هم در مسجد است؛ ماهی را از آب بیرون اندازند، میمیرد.
6. بعد از نمازهای واجب تسبیح حضرت صدیقه طاهره(س) را ترک نکنید! زیرا که آن ذکر کبیره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز یکبار بگویید و اگر توانستید دو یا سه بار بگویید بهتر است.
7. از لوازم مهم، دعا برای فرج حضرت حجت بقیه الله الأعظم است در قنوت نماز وتر، و از آن گذشته در هر روز، و در جمیع دعاها برای حضرت دعا کنید.
8. زیارت جامعه را روزهای جمعه بهجای آورید! مقصود، زیارت جامعه معروف است: زیارت جامعه کبیره.
9. قرآن که میخوانید، در این سه ماه از یک جزء کمتر نباشد، در هر روز یک جزء.
10. زیارت و دیدار برادران خود را زیاد کنید! (مقصود رفقای طریق هستند) خیلی آنها را زیارت کنید و ببینید؛ زیرا اینها هستند برادران طریقی شما که در طریق و عقبات نفس و تنگنا ها که انسان گیر میکند، کمک انسان میکنند و نجات میدهند.
11. زیارت قبور کنید نه هر روز بلکه کمکم و گاهگاهی، (هفتهای یک مرتبه خوب است) و در روز زیارت کنید نه در شب.
ما را چه کار با دنیا؟! ما را چه کار با اسم دنیا؟! این دنیا ما را گول زد و فریفت و ما را به پستی و ذلت گرایید، مقام ما را پائین آورد و پست کرد، دنیا مال ما نیست، دنیا را ول کنید و بسپارید به دست آنها که دنبال آن هستند و به کسانی که اهل دنیا هستند بدهید.
بهبه! خوشا به حال کسانی و آن مردانی که بدنهای آنها در این عالم خاک است و قلوب آنها در عالم لاهوت است و [در] عالم عز و جلال پروردگار است! این افراد هستند که از جهت عدد اقل هستند و خیلی عددشان کم است، امّا قوتشان و جانشان و روحشان خیلی زیاد است، از جهت عددشان کم، ولی از جهت مددیت و اصالت، اکثریت عالم هستند. من میگویم آنچه را شما میشنوید و استغفار میکنم برای پروردگار.
مرحوم علامه طهرانی در پایان این سخنان و در توضیحاتی تکمیلی آوردهاند که: این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام میدهند. البته این اعمال را در حد امکان انجام دهید، هر کسی که نمیتواند هر روز را روزه بگیرد حتیالإمکان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد.
و ذکر یونسیه که فرمود پانصد تا هزار، برای شاگردان مرحوم قاضی بوده که باید هر روز میگفتند، (مرحوم آقا سیدجمال الدین گلپایگانی روزی سه هزار بار میگفتند و البته چند ساعت طول میکشیده) علی حد القدره و الإستطاعه و قرائت قرآن در شب علی حد القدره؛ اگر میتوانی نخواب و اگر کسی نمیتواند همه شب را نخوابد «علَی صَبٍّ» باشد؛ صبّ یعنی جگرسوخته، بیدارخوابی کند، شب زود بخوابد و سعی کند بیدارخواب کند، طوری که بدن استراحت خود را بگیرد.
خود مرحوم قاضی اول شب میخوابیدند، بعد نماز میخواندند و بعد میخوابیدند و باز نماز میخواندند، همین طور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمیخوابیدند؛ مرحوم آخوند سه ساعت به اذان صبح بیدار بودند؛ اگر نافله شب را بهجا نیاورید، فائده ندارد و عرفان معنی ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!
Design By : Pichak |